دلنوشته هاي دختر پاييزي...
سلام و درود به همه ي ياران باوفاي وبلاگيم...
دليل اصلي نوشتن امروزم، روزجهاني كوروش بزرگه. بزرگمرد ايران كه با افكار جالبش تو دوهزاروپونصد سال پيش يه تمدن باشكوه و قشنگ بنا كرد كه وقتي بعد اين همه سال حرفاشو عقايدشو ميشنويم غرق لذت و غرور ميشيم و به ايراني بودنمون افتخار ميكنيم.
در اون زمان كه در اكثر جوامع برده داري باب بوده؛ كوروش بزرگ اين كار اشتباهو منسوخ كرد و به انسان ها ارزش واقعي انسان بودنو بخشيد. ايشون يگانه پرستي رو رواج دادن ولي اين به اين معني نبود كه دين و عقايدشو به مردم ديكته كنن. ايشون گفتن فرمان دادم هركس در پرستش خداي خود آزاد باشد... مسلما يه جامعه پر ازصلح و آرامش آرزوي هركسيه...
اين نوشته هاي من هيچ ربطي به عقايدم نداره ها. من خدايي نكرده نميگم اسلام بده، من خودم عاشق امام حسينو حضرت عباسم ولي متاسفانه... بگذريم! ولي حيف كه همچين مرد بزرگي تو تاريخ تمدنمون داريم ولي نه اسمي ازش برده ميشه نه تو تقويممون روز جهانيش ثبت شده!
پي نوشت:
1.با اومدن دنياي مجازي رو گوشيامون خيلي از ني ني وبلاگ فاصله گرفتيم! متاسفانه خودمم به همين درد مبتلا شدم و گوشي لحظه اي از دستم نميفته. كاش ني ني وبلاگ خودش يه اپليكيشن واسه گوشياي اندرويد ميساخت كه راحت بتونيم با گوشي آپ كنيم و احتياجي به پشت سيستم نشستن نداشته باشيم! مسئولين لطفا رسيدگي كنن
2.اين روزا حسابي سرگرم اينستاگرامم. انواع شبكه ها از وايبر و لاين و واتس اپ و تلگرامو امتحان كردم ولي هيچ كدوم اندازه ي اينستا سرگرم كننده نبوده. بيشتر تو پيج بازيگرا دورميزنم با دست نوشته ها زندگي شخصيشون بيشتر آشنا ميشم و واسم لذت بخشه. قبلا اينجا پر از دوستا و رفيقاي با معرفت بود ولي فك كنم با اومدن همين شبكه ها چندوقتيه حضورشون كمرنگ شده. واسه همين آدرس اينستامو اينجا ميذارم تا اگه دوس داشتين بيرون از ني ني وبلاگ باهم در ارتباط باشيم.
minaabedi1993
حتي اگه دوس دارين شماره هاتونو خصوصي بذارين تا تو تلگرام باهم در ارتباط باشيم. چي ميشه! بلاخره از بي خبري كه بهتره... الانم با چند تا از دوستاي وبلاگيم در ارتباطم
3.اين روزا خيلي حالم خوبه خداروشكر... ذهنم آزاده آزاده... مرسي از دلداري هاتون و پياماي محبت آميزتون كه تو حال خوبم بسيار تاثيرگذار بود
4.فردا به مدت يه هفته عازم مشهدم =» كاراموزي جراحي بخش جراحي5 بيمارستان قائم. جاي همگي خالي نائب الزياره همتون هستم؛ سلام همه رو به امام مهربونيا ميرسونم. با اينكه كمتر از يه ماه از آخرين زيارتم ميگذره ولي دلم واسه گنبد طلاييش لك ميزنه.
راستي خواهري ارشد قبول شده اونم شهر مشهد واسه همين باباي مهربونم كه ديد منم كاراموزي مشهد زياد دارم واسمون خونه گرفته تا راحت باشيم و من از شر خوابگاه خلاص شدم. هورررررررراااااااااااا!