آدم هاي ساده را دوست دارم...
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند
همان ها که برای همه لبخند دارند
همان ها که همیشه هستند،
برای همه هستند
آدمهای ساده را
باید مثل یک تابلوی نقاشی
ساعتها تماشا کرد
عمرشان کوتاهاست
بسکه هر کسی از راه می رسد
یا ازشان سوء استفاده می کند یا
زمینشان میزند
یا درس ساده نبودن بهشان می دهد
ساده که میشوی
همه چیز خوب میشود
خودت
غمت
مشکلت
غصه ات
هوای شهرت
آدمهای اطرافت
حتی دشمنت
یک آدم ساده که باشی
برایت فرقی نمیکند که تجمل چیست
که قیمت تویوتا لندکروز چند است
فلان بنز آخرین مدل ، چند ایربگ دارد
مهم نیست
نیاوران کجاست
شریعتی و پاسداران و فرشته و الهیه
کدام حوالی اند
رستوران چینی ها
گرانترین غذایش چیست
ساده که باشی
همیشه در جیبت شکلات پیدا میشود
همیشه لبخند بر لب داری
بر روی جدولهای کنار خیابان راه میروی
زیر باران ، دهانت را باز میکنی و قطره قطره مینوشی
آدم برفی که درست میکنی
شال گردنت را به او میبخشی
ساده که باشی
همین که بدانی بربری و لواش چند است
کفایت میکند
نیازی به غذای چینی نیست
آبگوشت هم خوب است
ساده که میشوی درگیر رادیکال، انتگرال و مشتق و ریاضت ها نیستی ...
هرجایی به راحتی محاسبه میشی ..
ساده که میشوی حجم نداری، جایی نمیگیری …
زود به یاد میایی و دیر از خاطر میروی …
آدمهای ساده را دوست دارم
بوی ناب آدم میدهند...
پ.ن : چقد اين نوشته به دل ميشينه... چقد دوست دارم در نظر بقيه آدمي باشم شبيه اين نوشته، هميشه تو زندگيم دوس داشتم انسان باشم، دوس داشتم انسانيت بلد باشم، دوس داشتم نه دروغي بلد باشم نه هيچ اخلاق بدي... دروغگو نيستم و گاهي صداقتم به ضررم تموم شده... سعي ميكنم پشت سر كسي حرف نزنمو اينجور مواقع بحثو عوض كنم... و رعايت چيزاي ديگه كه ادمو به سمت انسان بودن سوق ميده... فقط آرزوم اينه كه در نظر بقيه مث اين نوشته ساده باشم... ساده و مهربون... جوري كه از نبودنم نگران بشن و سراغمو بگيرن...