تموم شدن کاراموزی قلب!
سلااااااااااااااااااااااامممممممممممممممم
کاراموزی قلبم تموم شدو من اومدممممممممممممم...
حال دوستای خوبو مهربونم چطوره؟ ایشالا که همگی خوبو خوشو سرحال باشین
بعد یه کاراموزی سختو خسته کننده برگشتم پیشتون. سختیش واسه چندتا مسئله بود. اول ازهمه کار سنگین بخش قلبو سخت گیری های استاد گرامی تو ارائه کنفرانساو پست تست نهایی بودکه حسابی انرژیمو گرفت. بعدم خواستن پمفلت که تو شهر غریب و بدون داشتن سیستم، درس کردنش واقا سخت بودواسم. مسئله نهاییم که بی معرفتی یسری آدم به ظاهر دوست بود که حسابی از لحاظ روحی به هم ریختم کرد، البته لحظات خیلی خوبیم داشتم که نمیشه منکرش شد. به هرحال این کاراموزیم با همه خوبیا و بدیاش تموم شد... ولی یکی از بهترین خوبیاش این بود که بعضی از دوروبریامو خوب شناختم... همه به من میگن آدم خیلی تیزیم، همیشه از اینموضوع خوشحال بودم ولی واقا الان از این موضوع خسته شدم چون دوس داشتم تو نادونی قبلم باقی میموندمو بعضی چیزا رو نمیفهمیدم چون واقا نمیتونم فراموش کنم بعضی چیزارو. دل چرکین شدم نسبت به دوستایی که اینقد دوسشون داشتمو واسشون مایه میذاشتم... این حرفارو هیچ جای دیگه و واسه هیچکس دیگه ای نمیتونستم بگم ببخشید که سرتونو درد اوردم. ولی خواستم این حرفارو اینجا ثبت کرده باشم که اگه دوباره خواستم خنگ بشمو کاری واسه این ادما بکنم یادم بیاد چجوری دلمو شکوندن.
از کاراموزی قلبم بگم. از اون پیرزنا و پیرمردای معصومی که دلشکسته به روزای جوونیشون نگاه میکردنو افسوس میخوردن که کاش توجوونی بیشتر بفکر سلامتیشون بودن تا شاید الان اوضاعشون کمی بهتر بود.
از جوونایی که بخاطر پایین اومدن سن بیماری های قلبی توبخش بستری بودن و از اول جوونی درگیر بیماری بودن
از خانوم 41ساله که بعلت dvt توبخش بستری بود و تازه توبیمارستان متوجه شده بود که 8هفته بارداره!
ازابوالفضل 21 ساله که دچار عقب موندگی ذهنی بود و با این سن کم هفته ای سه بار دیالیز میشد، مشکل دریچه ای قلب داشت و کنترل ادرارشو نداشت و کلی مشکل دیگه...
ازخانوم 65 ساله ای که عمرشو پای بچه هاش گذاشته بود و با کارکردن آیندشونو ساخته بود و حالا که توبیمارستان بود باید صدبار زنگ میزد تا بیان پیشش...
و هزارتا آدم مختلف با هزارجور درد مختلف که مدام میگفتن واسمون دعاکنین
دلم میخواست قدرتی داشتم تا میتونستم به همه ادمایی که ازم کمک میخواستن کمک کنم ولی متاسفانه نه من همچین قدرتی دارم نه هیچکس دیگه ای جز خودش... اونی که با ارادش میتونه دنیا رو زیرورو کنه.
خدایا شکرت. بخاطر داده هاتو نداده هات شکر. خدایا خودت هوای بنده هاتو داشته باش اگه واسه امتحانه امتحانتو اسون بگیر بهمون و اگه واسه اینه ک حقمونه پ لطفا بهمون رحم کن...
دوست دارم خداجووووووووووووونننننننننننننننن
کاراموزی بعدیم زنان و زایشگاس که بسیار بسیار ذوقوشوق دارم واسه رفتن به این کارموزی.
خیلی دوستون دارم. مرسی که همیشه جویای حالم هستین